اخبار

مقایسه‌ ی که ممکن است غیر واقع‌ بینانه به‌ نظر برسد!

خلاف مدل یووه و رونالدو، از لئاو انتظار می‌ رود که حدی از مشارکت در دفاع را نیز بر عهده بگیرد

در نگاه نخست، مقایسه‌ ی رافائل لئاو با کریستیانو رونالدو ممکن است غیر واقع‌ بینانه به‌ نظر برسد تفاوت در افتخارات، جایگاه بین‌ المللی، و حتی سبک بازی آشکار است.

اما نقطه‌ ی اتصال این دو، نه در آمار یا جوایز، بلکه در تجربه‌ ی کار با مربی‌ ای مشترک شکل می‌ گیرد: ماسیمیلیانو آلگری. سرمربی‌ ای که در فصل ۲۰۱۸–۲۰۱۹ هدایت رونالدو را در یوونتوس بر عهده داشت و اکنون در میلان، قصد دارد با همان نگاه و همان روش، از لئاو جهشی ذهنی و فنی بگیرد که مسیر او را از یک استعداد درخشان به یک بازیکن کلیدی بدل کند.

از نخستین روز بازگشتش به میلان، آلگری توجه خاصی به لئاو نشان داده است. تعامل نزدیک، گفت‌ و گوهای مداوم، و تأکید بر تقویت اعتماد به‌ نفس، بخشی از رویکرد او برای آزاد سازی کامل پتانسیل لئاو بوده است. در نگاه آلگری، لئاو با پیراهن شماره ۱۰، اگر ثبات ذهنی پیدا کند و از فشارهای فرساینده‌ ی دفاعی دور بماند، می‌ تواند عنصری تعیین‌ کننده در ساختار هجومی تیم باشد.

این دیدگاه برخلاف تلاش مربیان قبلی‌ اش است؛ چه پائولو فونسکا و چه سرجیو کونسیسائو، که هیچ‌ کدام موفق به تثبیت او در قالبی متعادل از آزادی و تعهد نشدند. آلگری می‌ داند لئاو بازیکنی نیست که در تمام طول بازی نقش یک بال دو طرفه را ایفا کند، و به همین دلیل، با طراحی ساختار جدید، نقشی برای او تعریف کرده که شباهت زیادی به موقعیت رونالدو در فصل نخستش با یوونتوس دارد یعنی تمرکز صرف بر فاز هجومی، با پشتیبانی کامل در پشت سر.

در فصل ۲۰۱۸–۲۰۱۹، یوونتوس اغلب با سیستم ۴-۳-۳ بازی می‌ کرد. رونالدو در جناح چپ آزادی کامل داشت و بلز ماتوئیدی، با تمایل به سمت چپ، وظیفه‌ ی پوشش فضای پشت سر او را بر عهده می‌ گرفت. تیم در زمان دفاع به ساختار ۴-۴-۲ تغییر شکل می‌ داد. حالا در میلان، نقش مکمل را کریستین پولیسیچ ایفا می‌ کند که بارها در فاز انتقال به دفاع توانایی‌ اش را نشان داده است.

در سمت لئاو، یافتن یک هافبک با قابلیت‌ های تدافعی بالا، اولویت اصلی است. روبن لوفتوس-چیک و یوسف فوفانا دو گزینه‌ی محتمل برای این نقش هستند، و در صورت جذب آرون یاشاری، دامنه‌ ی مانور تاکتیکی آلگری بیشتر خواهد شد. با این حال، بر خلاف مدل یووه و رونالدو، از لئاو انتظار می‌ رود که حدی از مشارکت در دفاع را نیز بر عهده بگیرد؛ نه به عنوان یک وظیفه‌ ی مداوم، بلکه برای حفظ تعادل کلی تیم در شرایط خاص بازی.

در این مدل، جایگاه مدافع چپ هم نقشی کلیدی دارد. برخلاف تئو هرناندز که با وجود توان هجومی‌ اش، در فاز دفاعی ناپایدار بود، آلگری به دنبال جذب مدافعی است با هوش پوزیشنینگ بالا، توانایی در حرکات مورب دفاعی و درک کامل از حفظ فاصله‌ ی منطقی با هافبک و وینگر. چنین بازیکنی می‌ تواند عملاً پوشش‌ دهنده‌ ی شکاف‌ های عقب زمین باشد که آزادی هجومی لئاو را ممکن می‌ سازد.

در نهایت، هدف آلگری روشن است: ساخت بستری پایدار برای بازیکنی که همه به استعدادش اذعان دارند اما ثبات عملکردی‌ اش هنوز جای رشد دارد. جایی که کونسیسائو با سیستم ۳-۴-۳ به آن نرسید، شاید حالا در سن‌ سیرو و زیر نظر آلگری، ترکیب یک هافبک مایل و یک فول‌ بک باهوش، به کلید شکوفایی استعداد شماره ۱۰ میلان تبدیل شود.

خبر ورزشی

مشاهده بیشتر

نوشته های مشابه

همچنین ببینید
بستن
دکمه بازگشت به بالا