چرا وقتی در خواب هستیم باز صداها را می شنویم؟
زمانی که به خواب می رویم، بدن ما در حالت بی حرکتی کامل (Atonia) قرار می گیرد، اما مغز همچنان مشغول فعالیت است. این فعالیت شامل کاهش یا افزایش عملکرد بخش های مختلف مغز می شود.
یکی از ویژگی های شگفت انگیز مغز این است که حتی در خواب، کاملاً از دنیای بیرون جدا نمی شود. مراکز پردازش شنوایی، مانند قشر شنوایی (Auditory Cortex)، در خواب نیز فعال باقی می مانند. این بدان معناست که صداهایی که در محیط اطراف شما وجود دارند، می توانند به رؤیاهای شما راه پیدا کنند.
برای مثال، صدای زنگ ساعت، صدای پرندگان یا حتی صدای یک تلویزیون روشن می توانند به صورت خلاقانه وارد روایت رؤیای شما شوند. این صداها ممکن است به گونه ای تغییر کنند که با موضوع رؤیا هماهنگ شوند. با این حال، اگر صدایی بسیار بلند یا ناگهانی باشد، مغز آن را به عنوان یک تهدید شناسایی کرده و شما را از خواب بیدار می کند.
صداهای درونی
زمانی که رؤیا می بینیم، مغز با استفاده از خاطرات گذشته و تجربیات ما، صداهای درونی رؤیا را می سازد. این صداها ممکن است از مکالمات واقعی، موسیقیهایی که شنیده ایم یا حتی صداهایی که قبلاً فقط یک بار تجربه کرده ایم الهام گرفته باشند. هیپوکامپ در این فرآیند نقش کلیدی دارد و خاطرات را بازیابی می کند. آمیگدال نیز با اضافه کردن احساسات، این صداها را به شکلی جذاب و معنادار در رؤیاها جای می دهد.
اما تمام صداهایی که در رؤیا می شنوید، از محیط بیرون نمی آیند. مغز انسان توانایی شگفت انگیزی در شبیه سازی صداهایی دارد که کاملاً درونی هستند. این صداها می توانند شامل مکالمات، صدای خنده یا گریه، موسیقی، یا حتی صداهای عجیب و غیر واقعی باشند.
تفاوت رؤیا و توهمات روانی
هرچند رؤیاها گاهی شبیه توهمات روانی به نظر می رسند، اما تفاوت های مهمی بین آن ها وجود دارد. توهمات روانی اغلب به صورت شنیداری هستند و در بیداری رخ می دهند، در حالی که رؤیاها معمولاً بیشتر بصری هستند و در خواب تجربه می شوند. با این حال، شرایطی مانند فلج خواب یا تجربه های هیپنوتیک می توانند مرز بین رؤیا و واقعیت را محو کنند.
مغز انسان در خواب، قدرت شگفت انگیزی در شبیه سازی صداها و ترکیب آن ها با احساسات دارد. این ویژگی ها رؤیاها را به تجربه ای منحصر به فرد و جذاب تبدیل می کنند.